جدول جو
جدول جو

معنی آب کش - جستجوی لغت در جدول جو

آب کش
آبکش برنج صافی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
آب را با دلو از چاه بالا آوردن، بردن آب با ظرف از جایی به جایی، جامه یا پارچه ای را در آب شستن، چرک کردن زخم به سبب آلوده شدن با آب ناپاک
فرهنگ فارسی عمید
عضو اصلی تنفس ماهیان که به وسیلۀ آن اکسیژن موجود در آب را جذب می کنند، برانشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آبکش
تصویر آبکش
کشندۀ آب، آنکه با دلو آب از چاه بالا می آورد، کسی که کارش کشیدن آب از چاه است، برای مثال به چاه اندرون آب سرد است و خوش / فرودآی تا من بوم آبکش (فردوسی - ۶/۲۰۸)، غلام آبکش باید و خشت زن / بود بندۀ نازنین مشت زن (سعدی۱ - ۱۶۶)
کسی که با مشک یا دلو آب به خانه ها ببرد، سقا، سبد یا ظرف سوراخ سوراخ که برنج پخته یا سبزی و میوۀ شسته شده را در آن می ریزند تا آبش برود، چلوصافی، در علم زیست شناسی لوله های باریکی در گیاه که دارای سوراخ های ذره بینی است و مواد غذایی را انتقال می دهد، آوند، برای مثال گر گوش تو آهنگ شناس است در این باغ / هر آبکش برگ گلی رشتۀ سازی ست (مالک یزدی - لغتنامه - آبکش)، مقابل کته، چلو
فرهنگ فارسی عمید
(کَ / کِ)
سقاء. کشندۀ آب از چاه. مستخلف:
بدین چاه در آب سرداست و خوش
بفرمای تا من بوم آبکش.
فردوسی.
برهنه سر و پای و دوش آبکش
پدر شادمان روز و شب خفته خوش.
فردوسی.
هم از پیش آن کس که با بوی خوش
همی رفت با مشک صد آبکش.
فردوسی.
سقائی است این لنبک آبکش
بخوبی ّ گفتار وکردار خوش.
فردوسی.
به آزادگی لنبک آبکش
جوانمرد و با خوان و گفتار خوش.
فردوسی.
من از بیم آن نامور شهریار
چنین آبکش گشتم و پیشکار.
فردوسی.
غلام آبکش باید و خشت زن
بود بندۀ نازنین مشت زن.
سعدی.
، ظرفی مسین یا چوبین با سوراخ بسیار که آب برنج جوشانیده را با آن گیرند. چلوصافی. چلوپالا. سماق پالا. پالاون. ترشی پالا. پالاوان.
- مثل آبکش، یعنی بسیارسوراخ، و بیشتر این تشبیه را در سقفی که آب از آن فروچکد آرند.
، در اصطلاح مقنیان آن طبقه ای از زمین سست که فرود زمین دج و رست باشد و در چاه و کاریز کندن چون بدانجا رسند عادهً بیش حفر نکنند، عرق و رگ برگها. ’لوله هائی در گیاه که دارای سوراخهای ذره بینی بسیار و در میان آنها صفحه هائی مانند غربال است’. (فرهنگستان طبی) :
گر گوش تو آهنگ شناس است در این باغ
هر آبکش برگ گلی رشتۀ سازی است.
صالح یزدی.
، طعامی که تشنگی آرد
لغت نامه دهخدا
تصویری از آبکش
تصویر آبکش
سقا، کشنده آب از چاه، مستخلف
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه با آب شسته باشند مطهر، خوب نیک کامل: بانگلیسی آب کشیده حرف میزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
حمل آب از جائی به جائی، بیرون آوردن آب با دلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب شش
تصویر آب شش
تنفس ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبکش
تصویر آبکش
کسی که از چاه آب می کشد، سقا، ظرفی سوراخ سوراخ از جنس مس یا روی که با آن آب برنج نیم پخته را کشیده آماده دم کردن می کنند، لوله هایی در گیاه دارای سوراخ های ذره بینی بسیار که در میان آن ها صفحه هایی مانند غربال است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
((کَ یا کِ دَ))
کشیدن آب از چاه، شستن جامه در آب تا کف ناشی از صابون از بین برود، تطهیر شرعی، چرکین شدن زخم در اثر آب آلوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آبکش
تصویر آبکش
آب حوضی
فرهنگ واژه فارسی سره
سقا، عطش زا، ترشی پالا، چلوصافی، صافی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
Drain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
Sap
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
extraire la sève
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
drainer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
afvoeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
drenar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
extraer savia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
drenar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
estrarre linfa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
drenare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
extrair seiva
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
abfließen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
抽取树液
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
排水
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
wyciągać sok
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
odprowadzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
витягувати сік
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
сливати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
den Saft abziehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
откачивать сок
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
сливать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آب کشی کردن
تصویر آب کشی کردن
sap afzuigen
دیکشنری فارسی به هلندی